English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1098 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Enter it in the books . U آنرا دردفاتر وارد کنید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fractal <adv.> <noun> O شکل هندسی که در خودش تکرار میشود هر قدر که آنرا بزرگ کنید یک حالت دارد
declarative language U زبان برنامه سازی در برنامههای کاربردی پایگاه داده ها که آنچه می خواهید بدست آورید وارد می کنید و نه دستورالعمل را
repeats U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeat U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
add U اضافه کنید زیاد کنید
adds U اضافه کنید زیاد کنید
adding U اضافه کنید زیاد کنید
prescan U خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
wake up U کد وارد شدن در ترمینال راه دور برای بیان به کامپیوتر مرکزی که مقصد وارد شدن به آن محل را دارد
i had scarely arrived U تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ...
No, I don't like it. نه، آنرا نمیخواهم.
I leave it in your care . U آنرا به شما می سپارم
It was required of me . They imposed it on me . U آنرا به من تکلیف کردند
Get it to me before Friday . U قبل از جمعه آنرا به من برسان
airbed U تشکی که آنرا با باد پر میکنند
you shoud rinse it in lukewarm water. U در آب ولرم باید آنرا آب بکشید
Wrap it up in gift paper. U آنرا در کاغذ هدیه بپیچید
Leave it tI'll tomorrow morning . U آنرا بگذارتا فردا صبح
I bought it on your recommendation. U بسفارش وتوصیه شما آنرا خریدم
I bought it on the recommendation of a friend. U طبق توصیه دوستم آنرا خریدم
I wont buy it at this price . U با این قیمت آنرا نخواهم خرید
Can you prove it to me? U آیا می توانی آنرا به من ثابت کنی ؟
It is yours the asking. U اگر بخواهید آنرا به شما می دهم
I wI'll do that all by myself. U من خودم بتنهایی آنرا انجام خواهم داد
Two dogs fight for a bone, and a third runs away w. <proverb> U دو سگ بر سر استخوانى مى جنگند سومى آنرا بر مى دارد و مى برد .
You cannot have it both ways . <proverb> U نمى توانى هم این را داشته باشى هم آنرا .
flocked rug U [فرشی که پشت آنرا پارچه چسبانده اند.]
retrofit U وسیله یا امکانی که به سیستم اضافه میشود.تا آنرا بروزکند
We ought to (should)examineit in all itsaspects. U باید کلیه جهات وجوانب آنرا بررسی کنیم
user U بخشی یا خصوصیتی که کاربرطبق دلخواه خود آنرا ایجاد میکند
users U بخشی یا خصوصیتی که کاربرطبق دلخواه خود آنرا ایجاد میکند
hardware U دیسکها و مکانیزم هایی که یک کامپیوتر و وسایل جانبی آنرا می سازد
It is too expensive for me to buy ( purchase ). U برای من خیلی قیمتش گران است ( پول خرید آنرا ندارم )
initialization U مجموعه دستورات AT ارسالی به مودم تا پیش از استفاده آنرا تشخیص دهد
arrow pointer U پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
speeches U وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
speech U وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
alpha channel U هشت بیت اول که خصوصیات پیکسل را بیان می کنند و بیتهای آخر رنگ آنرا
prints U حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
printed U حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
print U حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
vga U آداپتور نمایش VGA که به وسیله دیگری امکان دستیابی به اطلاعات و سیگنالهای زمانی آنرا میدهد
mouse U خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
add-on U سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
add-ons U سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
ground adjustable propeller ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
mouses U خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
roundest U روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند
round U روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند
reader U یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
readers U یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
stamped addressed envelope پاکتی که بر روی آن تمبر زده و میفرستند تا طرف مقابل در آن چیزی گذاشته و بدون پرداخت هزینه ای آنرا برگرداند
head-shrinkers U کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
head-shrinker U کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
Mandlebrot set U تساوی ریاضی که به صورت بازگشتی برای تنظیم مقادیر به کار می رود. هنگام رسم آنرا در تصویر بخش شده
isolating U فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
isolate U فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
anti- U برنامه نرم افزاری که در کامپیوتر به دنبال ویروس می گردد و پیش از اینکه به داده یا فایل آسیب برساند آنرا نابود میکند
isolates U فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
ease off U شل کنید
say no more U بس کنید
terminate and stay resident program U برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
optimize U کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
uart U از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
vide infara U را نگاه کنید
move out U حرکت کنید
accelerando کم کم تند کنید
into a ball U نخ راگلوله کنید
supposes U فرض کنید
supposing U فرض کنید
deleting U حذف کنید
oyez U گوش کنید
dele U پاک کنید
delete U حذف کنید
deleted U حذف کنید
oyez U توجه کنید
suppose U فرض کنید
deletes U حذف کنید
give it a wipe U انراخشک کنید
caution U توجه کنید
hold hard U صبر کنید
cautioned U توجه کنید
cautioning U توجه کنید
have patience with me U با من حوصله کنید
cautions U توجه کنید
keep at it U مداومت کنید
Turn (let) the dog loose. U سگ راباز کنید
attention to orders U توجه کنید
recive U مصرف کنید
hurry up U عجله کنید
wait a second U تامل کنید
push the door to U در راپیش کنید
repeat U تکرار کنید
leontief table U نگاه کنید به :
i say U نگاه کنید
repeats U تکرار کنید
make a hurry U عجله کنید
point U نقط های که تقسیم بین بیتهای عدد کامل و بخش کسری آنرا از عدد دودویی نشان میدهد
she your profit with him U سودخودرابا اوتقسیم کنید
cease engagement U درگیری را قطع کنید
check firing U عناصرتیر را بررسی کنید
record as target U اماج را ثبت کنید
KEEP LEFT U از سمت چپ حرکت کنید.
continue your studies U تحصیلات خودرادنبال کنید
trail U هدف را تعقیب کنید
open U مروحه را باز کنید
trailed U هدف را تعقیب کنید
trailing U هدف را تعقیب کنید
trails U هدف را تعقیب کنید
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
observe silence U سکوت را رعایت کنید
infile U به ستون دو حرکت کنید
maydays U خطر کمک کنید
mayday U خطر کمک کنید
out with him U اورا بیرون کنید
off with his head U سرش را از تن جدا کنید
drop track U تعقیب را قطع کنید
Full tank, please. لطفا باک را پر کنید.
When will you depart? U کی شما حرکت می کنید؟
opens U مروحه را باز کنید
opened U مروحه را باز کنید
do good to others U بدیگران نیکی کنید
try and came U کوشش کنید که بیائید
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
wait a little U کمی صبر کنید
wait a minute U یک دقیقه صبر کنید
Do you agree that … U آیا تصدیق می کنید که …
Turn the water tap on . U شیر آب را باز کنید
Please behave yourself . Please be courteous. U ادب را رعایت کنید
NB U خوب دقت کنید
wait a minute U اندکی صبر کنید
wait a second U اندکی صبر کنید
wait a second U یک خرده صبر کنید
you do me injustice U در باره من بی عدالتی می کنید
Notice the details! U توجه کنید به جزییات !
I won't be talked into it! U من را نمیتوانید متقاعد کنید!
chain U مراجعه کنید به CATENA
Cash is in short supply these days . U از حقوق ماهانه ام کم کنید
stack arms U تفنگها راچاتمه کنید
avast U ایست توقف کنید
supra U ببالا نگاه کنید
sus.per coll U حلق اویزش کنید
single file U به ستون یک حرکت کنید
shift colors U پرچم را تعویض کنید
chains U مراجعه کنید به CATENA
Refer (turn over) to page 110. U به صفحه 110مراجعه کنید
reel to reel U ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
hottest U کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
reel-to-reel U ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
hotter U کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
hot U کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
viewers U امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
viewer U امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
Every day that you go unheeded, you need to count on that day U هر روز که بیفتید، باید در آن روز حساب کنید
large spread U فاصله گلوله ها راکم کنید
Please check the oil. لطفا روغن را کنترل کنید.
Wont you have sweets (candies) U شیرینی میل نمی کنید ؟
Can you help me? ممکن است کمکم کنید؟
Drop me just before you get to the turning. U مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
Please heat up my food. U لطفا" غذایم را داغ کنید
adjusting U میزان کردن تنظیم کنید
Can you find your way out? U راهتان را به خارج می توانیدپیدا کنید ؟
Please consider my suggestion. U لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
adjusts U میزان کردن تنظیم کنید
Offer him some chocolates. U به ایشان شکلات تعارف کنید
Line up the children in order of height. U بچه ها رابترتیب قد بخط کنید
Act according to the previous procedure. U بترتیب گذشته عمل کنید
Erase ( clean ) the blackboard. U تخته سیاه راپاک کنید
He helped me for my fathers sake. U بخاطر پدرم به من کمک کنید
Which bank do you bank with? U با کدام بانک کار می کنید؟
drops U قطره سقوط کردن کم کنید
plead for the widow U در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
Please don't wake me until 9 o'clock! U لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
up with it! U بلندش کنید بگذاریدش بالا
Call a doctor quickly. فورا پزشک خبر کنید.
drop U قطره سقوط کردن کم کنید
dropping U قطره سقوط کردن کم کنید
dropped U قطره سقوط کردن کم کنید
repeat range U با همین مسافت تیراندازی کنید
clear and hold U منطقه را پاک و حفظ کنید
Please sign here. لطفا اینجا را امضا کنید.
record firing U عناصر تیر را ثبت کنید
associated file U وقتی فایل را انتخاب می کنید
associated document U وقتی فایل را انتخاب می کنید
o bey your parents U والدین خودرا اطاعت کنید
Do you feel hungry? U شما احساس گرسنگی می کنید؟
Please get it off ! [Please clean it up !] U لطفا این را پاک کنید !
strangle U یاد شده را خاموش کنید
Please call the police. لطفا پلیس را خبر کنید.
negative altitude U ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
Call an ambulance quickly. فورا یک آمبولانس خبر کنید.
KEEP RIGHT U از سمت راست حرکت کنید.
identify U مشاهده کردن شناسایی کنید
identifies U مشاهده کردن شناسایی کنید
identifying U مشاهده کردن شناسایی کنید
identified U مشاهده کردن شناسایی کنید
unmoderated list U لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
neural network U سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
Recent search history Forum search
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
2مهرآسا
1ICR
1معنی لغوی کیسینگ در رشته مهندسی آب چیست؟
1The more you care
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
1construed
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1What is the meaning of shahneh (شحنه یا داروغه) in farsi ?
1confinement factor
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com